مقصود از حضور قلب در نماز این است که قلب را خالى گرداند از غیر چیزى که به آن تکلم می نماید یعنى دلش و فکرش مشغول به نماز باشد و حواسش متوجه به کلمات باشد و هر گاه دید فکرش جاى دیگر سیر می کند توجه به نماز کند. [بانو امین تفسیر مخزن العرفان ج1ص103]
بزرگان ما براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، راه های متعددی همچون: تحصیل معرفت والا به خدا و دنیا، عدم توجه به کارهاى پراکنده و مختلف ، انتخاب محل و مکان خاص برای نماز و سایر عبادات ، پرهیز از گناه، آشنایی به معنی نماز و فلسفه افعال و اذکار آن ، انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص و مراقبت و تمرین حضور قلب را بیان نموده اند.
اعضا و جوارح بدن هر یک از ما انسانها، در حکم جماعتی است که به امامت یک نفر کار میکند. امام این جماعت در دنیا عقل، خیال، وهم یا عشق است. هرکس امام جماعت درون خود را میشناسد. شئون مادون و اعضا و جوارح زیر دست، همه به امامت او کار میکنند؛ یعنی اگر کسی انسان سالم و سالکی بود، همه قوای درونی و بیرونیاو به امامت عقل کار میکند.
انسان عاقل قوای درونی و رفتارهای بیرونی خود را عاقلانه تدبیر و تنظیم میکند. اگر بخواهیم بدانیم که امام جماعت درون ما عقل است یا هوای نفس، باید به اعمال، رفتار و گفتار خود نظری بیفکنیم؛ یعنی گفتار، رفتار و به طور کلی سیره و سنّت انسان، نشان دهنده امامی است که در محراب درون او نهادینه شده است.
اگر شخصی حرفِ خوب میزند، کارِ خوب میکند، بدِ کسی را نمیخواهد و ظاهر و باطنش یکی است، نشان این است امام درون او نور است؛ اما اگر کسی کار بدی کرد، دروغ گفت، عشوهای کرد، رشوهای برد یا اختلاس کرد، نشانه آن است که در درون او، خائنی به امامت رسیده است.
بر این اساس، اگر اعضا و جوارح سالم بود، امام آنها رو به قبله نماز خوانده است و اگر اعضا و جوارح به فساد آلوده شدند، امام آنها پشت به قبله دارد.
به هر حال، بعضی مختالانه زندگی میکنند؛ نه عاقلانه. در قرآن کریم آمده است: (إنّ اللّهَ لا یُحبُّ کُلّ مختالٍ فخور)[ سوره لقمان، آیه 18] مختال و متخیل یا کسی که با خیال زندگی میکند نه عقل، محبوب خدا نیست. ارزش های اعتباری و من و ماهای زودگذر خیالبافی است؛ اگر کسی به اینگونه مسائل سرگرم شد و خود را به غیر خدا مشغول کرد، مختال است. انسان مختال زندگی و نماز عاقلانه ندارد. نماز عاقلانه روزی کسی است که در بیرون قوای خود را تطهیر کرده باشد. رفتار ناروا، گفتار ناشایست و... موجب میشود که ما زندگی و در نتیجه نماز عاقلانهای نداشته باشیم.
کسی که هر لحظه خود را در محضر خدا میبیند، به راحتی و با حضور قلب کامل به نماز میایستد؛ اما کسی که در طول شب و روز، به همه چیز جز خدا فکر میکند، قطعاً نمیتواند در نماز حضور قلب داشته باشد
اگر انسان تلاش کند، در تمام لحظات زندگی مراقب اعضا ،جوارح و اندیشههای خود باشد، قطعاً با حضور قلب بیشتری نماز میگزارد، زیرا حضور قلب در نماز، عصاره و خلاصه حفظ حضور قلب در تمام ساعات زندگی است. کسی که هر لحظه خود را در محضر خدا میبیند، به راحتی و با حضور قلب کامل به نماز میایستد؛ اما کسی که در طول شب و روز، به همه چیز جز خدا فکر میکند، قطعاً نمیتواند در نماز حضور قلب داشته باشد.
اول ؛وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد، از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیه دل است. (وسائل الشیعه 1/367 ابواب وضو باب 1 حدیث 9)
دوم؛ در عظمت نماز و در روایاتی که دربارهی نماز وارد شده تأمّل نماید.
سوم؛ مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع میکند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت (مجالس صدوق و ثوابالاعمال عن ابن ابییعفور قال «قال ابوعبدالله الصادق (علیه السلام) اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا»)
چهارم؛ وقتی روبه قبله مینماید؛ سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.
پنجم؛ به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.
اول ؛وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد، از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیه دل است
ششم؛ اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز میشود، تا آن لحظهای که از نماز خارج میشود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر مینماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و میگوید: ای نمازگزار! اگر میدانستی چه کسی به تو نظر مینماید و با چه کسی مناجات میکنی، هرگز از او رو بر نمیگرداندی و ابداً از جای خود بر نمیخواستی (کافی عن ابیجعفر (علیه السلام) قال: «قال رسولالله (صلی الله علیه وآله) اذا قام العبد المۆمن فی صلاته نظر الله عزوجل الیه (اقبل الله الیه) حتی ینصرف ... و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له ایها المصلی لو تعلم من ینظر الیک و من تناجی ما التفتّ و لازلت من موضعک ابداً» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)
هفتم؛ اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانه آسمان، رحمت خدا براو سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفتهاند. (عنه (صلی الله علیه وآله) ... واظّلته الرحمة من فوق رأسه الی افق السماء والملائکة تحفّه من حوله الی افق السماء...» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)
هشتم؛ آنچه در نماز مکروه است؛ به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را میافزاید اهتمام نمائید، مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواکزدن.
بیانات آیت الله جوادی آملی
بیانات آیتالله وحید خراسانی