نماز,
بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حکیم پـسـرش را بـه
نـمـاز تـوصـیه مى کند.1 حضرت عیسى(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه
نـماز و زکات سفارش کرده است.2 حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و کودک خویش را
در بیابان هاى داغ مکه آن هـنـگـام که هیچ آب و گیاهى نداشت, براى به پا
داشتن نماز مسکن داد.3 پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز
رنگ مى باختند.
گـرچـه بـعـضـى نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس
از عذاب
جهنم مى خـوانند, اما حضرت على(ع) نه براى تجارت و ترس از آتش, بلکه به
خاطر شایستگى خدا براى عبادت نماز مى خواند.4
نـمـاز, اهرم
استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند مى فرماید:
از
صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه
مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است. پیامبر اکرم مى فرماید: (علم الاسلام
الصلوه).
نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر(ص) مى
فرماید: (موضع الصلوه من الدین کموضع الراس من الجسد).5
نـمـاز
بـراى اولـیاى خدا شیرین و براى غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن مى
فرماید: (وانها لکبیره الا على الخاشعین).6
در
اهـمـیـت نـمـاز همین بس که حضرت على(ع) در جنگ صفین و امام حـسین(ع) در
ظهر عاشورا دست از جنگ کشیدند و به نماز ایستادند. و آن گـاه کـه بـه
عـلى(ع) ایراد گرفتند که چه هنگام نماز است؟
ایـشـان فرمود: ما
براى همین مى جنگیم تا مردم اهل نماز باشند.
در زیـارت نـامـه
وارث مـى خـوانیم: (اشهد انک قد اقمت الصلوه; شهادت مى دهم که تو نماز را
برپا داشتى.)
حضرت على(ع) درباره نماز بارها سخن به میان آورده
که در این جا به چند نمونه اشاره مى کنیم.
الـف)
درباره برکات نماز مى فرماید: فرشتگان, آنان را در بر مى گیرند و آرامش
بر آنان نازل مى شود, درهاى آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبى برایشان
آماده مى شود.7
ب) در خـطـبـه 196 نهج البلاغه گوشه هایى از
مفاسد
اخلاقى هم چون کـبر و سرکشى و ظلم را برمى شمارد و آن گاه مى فرماید: نماز
به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش مى بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع مى
گـردانـد, نـفس سرکش را رام و دل ها را نرم و تکبر و بزرگ منشى را محو مى
کند.
ج) هـم چـنین در نامه اى به محمد بن ابى بکر مى نویسد:
نماز را
در وقـت مـعین آن به جاى آر و به خاطر آسوده بودن از کار نماز, پیش از وقت
معین آن را برپاى مدار و آن را واپس مینداز.8
1- لقمان (31) آیه 17.
2- مریم (19) آیه31.
3- ابراهیم (14) آیه37.
4- نهج البلاغه, حکمت 237.
5- نهج الفصاحه, روایت 3075.
6- طه (20) آیه14.
7- نهج البلاغه فیض الاسلام, خطبه 213.
8- همان, نامه 27.
1. ادب در
بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتى امام مشغول خواندن حمد و
سوره است باید ساکت باشیم.
2.
مـراعات حقوق دیگران; آب وضو, مکان نمازگزار و لباس او باید حـلال و از
مـال دیگران و غصبى نباشد; حتى اگر از مال خمس نداده لباس تهیه کند, نمازش
باطل است.
3. تـغـذیـه و بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از
مشروبات
الکلى اسـتـفـاده کـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نیست. لباس
نـمـازگـزار نیز باید پاک باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواک زد و
موها را شانه کرد.
4. همسردارى; کسى که به همسر خود نیش بزند,
نمازش قبول نیست.
5.
ولایت; کسى که اهل نماز است ولى تسلیم طاغوت ها است و ولایت و حـکـومـت
رهـبـران اسلامى را پذیرا نیست, نمازش قبول نیست; گرچه تمام عمر در کنار
کعبه باشد.
6. نـظـم و ترتیب; در تمام کلمات و کارهاى نماز نظم
و ترتیب به چشم مى خورد.
7.
انـعطاف و هم آهنگى; امام جماعت باید با مردم هم آهنگ باشد; بـه ایـن
معنا که مراعات ضعیف ترین افراد را بکند. اگر کسى دیر بـه جماعت رسید,
امام باید کمى رکوع خود را طول بدهد تا او نیز بـه نـمـاز بـرسد. مردم نیز
باید خود را با امام هم آهنگ کنند; مـثـلا کسانى که یک رکعت از نماز
جماعت عقب هستند و در رکعت دوم بـه جـمـاعـت پیوسته اند, مى توانند با
نوعى انعطاف و تغییر در نماز جماعت شرکت کنند.
8. اعـتـماد;
اگر هریک
از امام یا مردم در انجام قسمتى از نماز شـک کـردنـد, بـایـد بـه یک دیگر
اعتماد کنند; یعنى با توجه به رفتار دیگرى تصمیم بگیرند.
9.
ورزش;
اگـرچه نماز براى انجام وظیفه الهى است, ولى طراحى آن طـورى اسـت که در
لابه لاى نماز و حرکات رکوع و سجود یک نوع حرکت ورزشى نیز نهفته است.
10. آمـوزش اجبارى; نمازگزار باید مسائل و احکام مورد نیاز خود
را فراگیرد.
11. آگـاهـى از اخـبـار; مـردم با شرکت در
نمازجمعه و جماعت با اخبار و مسائل دینى و مشکلات مسلمانان آشنا مى شوند.
12. امـر به معروف و نهى از منکر; (حى على الصلوه) در اذان یکى
از بزرگ ترین معروف ها است.
نمازگزار در مقایسه با کسى که نماز نمى خواند, احساس آرامش بیش
ترى دارد.
هـنـگـامى
که از طریق نماز, روح خود را به معراج مى فرستد و با خـدا و نام او پیوند
مى دهد, احساس عزت و قدرت مى کند و از هیچ کس و هیچ قدرتى نمى ترسد.
نـمازگزار
هیچ گاه چشمش را به چیزهاى حرام آلوده نمى کند و نمى گـذارد هوس هاى
زودگذر و وسوسه هاى شیطانى روح و ذهنش را مشغول کـنـد. در مـقـابل, دامن
گیرى مفاسد, جاذبه هاى آلوده موجود در اجـتـمـاع, زلـف هـا و بدن هاى
عریان, صحنه هاى بدآموز و تحریک کـنـنده, موسیقى و نغمه هاى حرام چنان پرده
اى بر دل هاى افراد بـى نـماز مى کشند که آنان را توان مشاهده و ارتباط
با ظرایف و لطایف و معنویت نیست.
در جـهان امروز که لجام
گسیختگى
فرهنگى به طور فزاینده اى سلامت و امـنیت جانى بسیارى از جوامع را به
مخاطره انداخته است و همه روزه شاهد طغیان و عصیان گروه هاى مختلف مردم به
ویژه نوجوانان و جـوانان هستیم, کیست که فریادرس این مردم باشد؟! آیا
چیزى جز نـماز و توکل و امدادهاى غیبى خداوندى مى تواند ناجى این افراد از
مـنـجـلاب ایـن گـنـاهان عظیم شود و آن ها را از سقوط به دره نیستى و
فلاکت باز دارد؟
در پاسخ می گوییم
وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که
خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛
در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش
اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد
شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب
عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.
بیتردید برای جذب جوانان و حضور آنها در مسجد و جماعات هم موانع مختلف و هم راه کارهای مختلفی متصور است که این موانع و همچنین راه کارها میتوانند جنبههای فردی، خانوادگی و محیطی داشته باشند، در این بخش آن قسمت از مواردی که بیشتر جنبه علمی و کاربردی دارد، مورد بحث قرار میگیرد:
1- علل عدم حضور در مسجد و جماعات و ضرورت تبیین فلسفه و اسرار نماز و جماعات
ادامه مطلب ...