یکی از اسرای عراقی میگوید: یادم نمیرود یک روز که در جبهه بودیم، مختصات یک هدف را به توپخانه ما دادنمد، برنامه این بود که آتش سنگینی روی هدف مورد نظر اجرا کنیم، این کار انجام شد، در وهله اول پنداشتیم که محل تجمع نفرات یا یکی از انبارهای مهمات شماست، ولی چند روز بعد دریافتیم که هدف، مسجد جامع سوسنگرد بود، یعنی خانه خدا، فرماندهان رده بالا در جواب سؤال ما گفتند: چون امام خمینیرحمهم الله گفته است: «مساجد سنگر است.»؛ سنگر دشمن باید در هم کوبیده شود.
منبع: هزار و یک نکته درباره نماز حکایت 359
منبع: www.salat.ir
ام سلمه همسر پیامبر(ص) اسماء بنت عمیس ،جابربن عبدالله انصاری، ابو سعید خدری، ابوذر غفاری، عبدالله بن عباس و جماعت بسیاری از صحابه رسول خدا(ص) گفتند که: یک روز رسول خدا(ص)امیرالمومنین را به مهمی فرستاد. در آن روز رسول خدا(ص) نماز عصر را خواند «چون امیرالمومنین(ع) برگشت و قضایای کار مزبور را برای پیامبر(ص) شرح میداد یک دفعة وحی حضرت رسول اکرم(ص) را فراگرفت» رسول خدا(ص) تکیه بر امیرالمومنین(ع) زد و سر به زانوی او نهاد. مدت وحی طولانی شد و آفتاب نزدیک به غروب شد. علی(ع) نماز عصر را به ایما و اشاره و نشسته خواند و آفتاب کاملا غروب کرد.
چون رسول خدا از غشیه وحی بیرون آمد علی(ع) را متغیر و ناراحت دید، فرمود: یا علی چه رسیده تو را؟ عرض کرد: خیراست یا رسول الله، نماز عصر را نخوانده بودم که بر شما وحی آمد و سر مبارک شما در آغوش من بود. نخواستم که سر مبارک شما را به زمین بگذارم لذا به اشارت نماز کردم. بدین جهت دلم خوش نیست. رسول خدا(ص) فرمود: دلتنگ نباش که من دعا میکنم تا خدای تعالی آفتاب را برای نماز تو برگرداند و تو نماز را در وقت و با شرایط و ارکان بگزاری. آنگاه پیامبر(ص) دست به دعابرداشت و عرض کرد: بار خدایا تو میدانی که علی(ع) در طاعت تو و رسول تو بود.بار خدایا آفتاب رابرگردان تا نمازش رابخواند.
راویان خبر گفتند: به حق آن خدایی که محمد(ص) را مبعوث به رسالت نمود که ما آفتاب را دیدیم که بر در و دیوار تابیده بود و امیرالمومنین(ع) نماز عصر را به وقت خواند. چون سلام نمازش را داد آفتاب به یکباره فرونشست.1،2
از داستان مزبور که در حد تواتر نقل شده، ابتدا ناراحتی و تالم خاطر مولای متقیان رااز فوت نمازدروقت به دست میآوریم ،ثانیا به خاطر اهمیت نماز در وقت فضیلت خداوند آفتاب را از دعای پیامبرش برای نماز حضرت علی(ع) برمیگرداند. و این شایان توجه است.
منبع:
1. تفسیرابوالفتوح رازی، ج 4، ص 167.
2. قضیه مزبور در واقعه بنی نضیر در مسجد فضیح، که پیامبر شش شبانه روز در آنجا نماز گزارد،اتفاق افتاد.
من لایحضره الفقیه،ج1 پاورقی ص203.