1- روح و اساس و هدف و پایه و
مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است، همان ذکر الله است
البته ذکری که مقدمه فکر و فکری که انگیزه عمل بوده باشد، چنانکه در حدیثی
از امام صادق (ع) آمده است که در تفسیر جمله «ولذکر الله اکبر» فرمود: «ذکر
الله عند ما احل و حرم»یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام ( یعنی به
یاد خدا بیفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد(
2- نماز وسیله
شست وشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است چرا که خواه ناخواه نماز
انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می کند، لذا در حدیثی می خوانیم:
پیامبر (ص) از یاران خود سوال کرد: اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب
صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شست وشو دهد، آیا چیزی
از آلودگی و کثافت در بدن او می ماند؟ در پاسخ عرض کردند: نه، فرمود: نماز
درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نمازی می خواند گناهانی که
در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود و به این ترتیب جراحاتی که
بر روح و جان انسان از گناه می نشیند، با مرهم نماز التیام می یابد و
زنگارهایی که بر قلب می نشیند زدوده می شود.
3- نماز سدی در برابر
گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت می کند و نهال تقوا
را در دل پرورش می دهد و می دانیم ایمان و تقوا نیرومندترین سد در برابر
گناه است و این همان چیزی است که در آیه فوق به عنوان نهی از فحشا و منکر
بیان شده است و همان است که در احادیث متعددی می خوانیم: افراد گناهکاری
بودند که شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان کردند، فرمودند: غم
مخورید، نماز آنها را اصلاح می کند و کرد.